يادداشت سردبير٬ شماره ٢۶۵
سياوش دانشور
مرگ بر حکومت فقر!
گرانى بيداد ميکند! قيمتها ديوانه وار و لحظه اى بالا ميروند! در هيچ اقتصاد حتى بحران زده که هنوز تعادلى دارد٬ اين افسار گسيختگى قيمتها به معنى اخص اقتصادى قابل توجيه نيست. مجلسيها دولت را و دولتيها ديگران را عامل اين اوضاع ميدانند. در مملکتى که حکومت آن حتى در خصوصى ترين زواياى زندگى مردم دخالت ميکند٬ نميتواند خود را به نفهمى بزند و فرياد ”آى دزد آى دزد“ سر دهد!
کارگران و مردم مسببين اين اوضاع را ميشناسند. مسئول اين اوضاع تماما حکومت اسلامى٬ حکومت فقر و فلاکت است. حکومتى که روى ميلياردها دلار درآمد نفتى لم زده و در آن از مرغ تا پياز٬ از نان تا آرد و تخم مرغ و حتى سبزيجات يا کيميا شده يا قابل خريد نيست٬ اما هزينه تسليحات و سرکوب سر به فلک ميکشد٬ آگاهانه مردم را به فقر محکوم کرده است تا سرپا باشد.
معضل تهيه نان و پياز و مرغ و بدوى ترين نيازهاى مردم نه تحريم اقتصادى و مشکل واردات است٬ نه ”واردات بى رويه“ است و نه عدم حمايت از توليد داخلى. اين حکومت باندهاى مافيائى است. اين حکومتى است که آزادى و معيشت و سلامت و حرمت مردم را گرو گرفته است. اين حکومت فقر و فاقه٬ حکومت سرکوب و اعدام و تحجر و ترور اسلامى است. مردم ايران بايد بسرعت عليه کل اين اوضاع بميدان بيايند.
کارگران حکومت فقر نميخواهند! حکومت بيکارى و گرانى و سرکوب نميخواهند! کارگران ميتوانند به بهترين شکل جامعه را بدون فقر و اختناق اداره کنند! مرگ بر حکومت فقر! زنده باد حکومت کارگرى! *